علیاکبر لبافی، اردیبهشت ۹۶
بر آن بودم که تحقیقی درباره وسایل آرایش، شیوهی آرایش و نام آرایشگران زن در برگجهان انجام دهم.
در همان ابتدا با مشکلاتی که بر سر راهم بود مواجه شدم. نه تنها ورود به این عرصه برای یک مرد مشکل است، بلکه اصولا موضوع آرایش زنان در میان نسل زنان و به ویژه دختران قدیم برگجهان موضوعی آشکار و قابل دستیابی نیست. عدهی معدود زنانی که رسما در این کار مشغول بودهاند نیز بر این مشکلات افزوده است. باری من برای جبران این کمبودها به نظرم رسید از سوابق مرتبط با این موضوع در تهران قدیم بهره ببرم. تنها مرجع در دستم کتاب استاد جعفر شهری بود که او نیز با تمام جزییاتی که درباره مشاغل قدیم تهران بیان کرده است، در ارتباط با آرایش زنان یا مشاطهگری و بنداندازی چیزی ندارد. اما در جستجو میان وبسایتها به مطالب جالبی دست یافتم که پس از صرف وقت زیادی آنها را دستهبندی و منظم کردهام که در دو بخش به شرح زیر ارایه میگردد:
– تاریخچهی آرایش در جهان
– تاریخچهی آرایش در ایران و تهران
در انتهای بخش دوم که متعاقبا منتشر میشود، مطالبی را هرچند مختصر درباره آرایش زنان در برگجهان افزدهام.
تعاریف
آرایش به معنای افزودن است و در مقابل کلمه پیرایش واقع میشود که به معنی کاستن است. امروزه، در اصطلاح عام، هر دو واژه را در ارتباط با زیبایی سر و صورت به کار میبرند و به معنی عملیاتی هستند که ظاهر افراد را بهتر جلوه دهد. معمولاً آرایش برای بانوان و پیرایش برای مردان به کار میرود.
واژهی ظاهر مفهومی مرکب است که شامل تمام ویژگیهای فیزیکی و قابل رویت فرد میشود. یعنی هم به بدن و هم به لباس، لوازم آرایش و زینتآلات اطلاق میشود. به عبارت دیگر موضوع ظاهرآرایی افراد – به ویژه زنان – عبارت است از چهره، سایر اعضای بدن، وزن، رنگ پوست، لباس، لوازم زینتی و ژستها.
صنایع ظاهرآرایی نیز دارای اجزای مختلفی مانند صنایع بدنسازی(زیبایی اندام)، زیبایی درمانی(جراحی پلاستیک)، پوشاک، لوازم آرایش و لوازم زینتی است و دامنهی وسیعی را شامل میگردد. آنچه در این مقاله مورد توجه است بیشتر مرتبط با دو بخش آخر و به ویژه آرایش سر و صورت است.
تاریخچه آرایش زنان در جهان
مطالعه تاریخ باستان به ما ثابت میکند که همواره مردان و زنان به بهتر نشان دادن ظاهر خود علاقمند بودهاند، هرچند نوع آرایش و وسایل آرایشی یک فرهنگ و ملت ممکن است در میان فرهنگ و ملتی دیگر کاملا مردود باشد. زنان نشان دادهاند در این خصوص موجودات پیچیدهتری هستند. آنان در طول تاریخ به این درک رسیدهاند که چگونه جذاب باشند و این جذابیت را حفظ کرده و بر آن بیفزایند! یکی از وسایلی که به جذابیت آنها میافزاید ” آرایش” آنهاست.
به نظر میرسد تاریخ شروع آرایش به مصر قدیم باز گردد. مصریان در برپایی مراسم مذهبی از عطریات و مواد آرایشی استفاده میکردند و حمامهای مخصوص برای خوشبو کردن پوست بدن میگرفتند، به نظافت و پاکیزگی اهمیت میدادند و بعد از حمام از مواد خوشبوکننده و روغنی استفاده میکردند. کلئوپاترا، ملکهی مصر یکی از شاخصترین زنانی است که نامش به واسطهی توجه و اهمیت دادن به این موضوع در تاریخ ثبت شده است. خلاصه اینکه مصریان باستان با هر جنسیتی، برای آراستن ظاهر خود وقت و زحمت زیادی صرف میکردند.
بجز مصر، اسناد تاریخی از وجود آرایش و مواد آرایشی در حدود پنج هزارسال پیش درشهر قدیمی اور (نزدیک بابل و همسایهی مصر قدیم) خبر میدهند. یونانیها نیز دستکم از سال ۴۶۰ میلادی با علاقهی فراوان عطریات و مواد آرایشی میساختند و برای مراسم مذهبی و استفاده شخصی و حتی گاهی به عنوان دارو استفاده میکردند.
آسیاییها، به خصوص چینیها، تاریخچهی بسیار دوری در مورد سلامتی دارند و آراستگی را یک هنر به حساب میآورند. در ژاپن آرایش گیشاها (دخترانی که برای خدمترسانی آموزش ویژه میدیدند) خیرهکننده بود و هنوز هم یک هنر باارزش به شمار میآید.
ایرانیان نیز همانگونه که تاریخ و شواهد نشان میدهد- و در ادامه خواهد آمد – پیرو مد و آراستگی مو و صورت و لباس بودند و استفاده از لوازم آرایش در ایران سابقهای طولانی داشته است.
آفریقاییها تحول بزرگی در آرایش مو و طراحی لباسهای مخصوص به وجود آوردند. آنها داروهای بسیاری از گیاهان و مواد اولیه که در اطراف خود داشتند تهیه میکردند. همچنین از رنگهای زیادی برای آرایش صورت خود استفاده میکردند که بعضی از انواع مدل مو و لباس آنها هنوز هم رایج است.
انگیزهها یا کاربردهای آرایش
بسیاری از باستانشناسان امروزه چنین عقیده دارند که انگیزهی استفاده از آرایش در گذشته تنها آراستگی و زیبایی نبوده است، بلکه انگیزههای دیگری مانند آداب و رسوم مذهبی و جلب نظر یا رضایت خدایان، امور بهداشتی، تفاخر و تمایز طبقات اجتماعی و حتی امنیت و حفاظت نیز در این موضوع دخالت داشتهاند. به عنوان مثال استفاده از سرمه در مصر باستان را در نظر بگیرید که منبع الهام سایه چشم در آرایش امروزی است. پژوهشهای علمی نشان داده که ماده سمی ترکیب سرب که برای سرمه مورد استفاده قرار میگرفت وقتی که با رطوبت چشم ترکیب شود خاصیت ضد باکتری دارد. علاوه بر این کشیدن سرمهی غلیظ تابش اشعه خورشید به چشم را کاهش میداد. به عبارت دیگر، آرایش چشم زنان و مردان در مصر باستان دلایل ساده و عملگرایانه بهداشتی و درمانی نیز داشت. سایر وسایل و مواد آرایشی نیز دلایل مشابهی داشتند. به عنوان مثال کلاهگیس احتمال شپش گرفتن را کاهش میداد. جواهرات نیز اهمیت دینی داشتند و نماد نیرومندی بودند.
شکی نیست که خالکوبی در مصر باستان نقش تزیینی داشت، ولی نقش حفاظتی هم داشت. شواهد نشان میدهد دختران رقصنده و روسپیان در دورهی پادشاهی نوین مصر روی رانهای خود تصاویر بِس (ایزد زناشوئی) را خالکوبی میکردند تا شیطان را دور کرده و از آنها در برابر ابتلا به بیماریهای مقاربتی محافظت کند.
مصریان به عوالم روحانی بسیار معتقد بودند و ظاهر اشخاص را به طور مستقیم متناسب با درجه معنویگرایی او میدانستند. به همین دلیل آنها به دنبال روشهایی بودند که حداقل در حد قابل قبولی زیبا شوند.
با این وجود جویس تیلدسلی، مصرشناس میگوید: “هر چه بیشتر تلاش میکنم بفهمم که تصور خود مصریان باستان از زیبایی چه بوده بیشتر سردرگم میشوم، زیرا موارد استثنایی و خیرهکنندهای وجود دارد که اقشار ممتاز و حاکم بر مصر باستان برخلاف کلیشههای “زیبایی” آن زمان ظاهر میشدند.
تصور رایج در مورد زرق و برق و فریبندگی مصریان باستان تا حد زیادی محصول کلئوپاترا است که مکر و حیلهاش سزار را گرفتار کرد. از دوران باستان و به دنبال تصرف مصر توسط روم، کلئوپاترا به عنوان نمونه کامل زیبایی شناخته شده است. با این همه جویس تیلدسلی، میگوید در اینکه امروزه این ملکه باستان به نماد زیبایی و جاذبه زنانه بدل شده است یک نکته کنایهآمیز وجود دارد. زیرا در سکههایی که با نقش صورت او ضرب میشد کلئوپاترا بینی بزرگ، چانهی بیرونزده و صورت چروکی دارد. “پلوتارک” هم که هرگز او را ندیده بود گفته است زیبایی کلئوپاترا در نشاط و صدای او بود و نه در ظاهرش. چهرهی زیبای هنرپیشههایی که نقش او را در فیلمها بازی کردند و کشف نیمتنهی زیبای نفرتیتی – ملکه دیگر مصر – بر این تصور اشتباه ما از زیبایی کلئوپاترا افزوده است.
بجز زیبایی، در زمانهایی آراستگی ظاهر امری افراطی و برای تفاخر و جلب توجه بیشتر در بین طبقات خاصی بوده است. در طول زمان آرایش نزد مصریان باستان را میتوان مشاهده کرد که عمدتاً تا اطراف چشمان را با رنگهای سبز و خطوط سیاه رنگآمیزی مینمودند. مثلاً ملکه کلئوپاترا با کشیدن سرمه به دور چشمانش میخواست به آن قدرت نفوذ بیشتری ببخشد. پادشاهان و درباریان ایرانی و عرب با گذاشتن زیورآلات به گوشها و ریشهایشان و پادشاهان و درباریان فرانسوی و انگلیسی با گذاشتن کلاهگیسهای بلند خود را از طبقات پایینتر متمایز میکردند. مردم قبایل سیاهپوست و سرخپوست علاوه بر بکاربردن رنگهای شاد و زنده در چهره، خود را برای جشنها به شکلهای عجیب و غریب میآراستند.
با گذشت زمان، با پیشآمدهایی چون جنگها، مهاجرتها و در نهایت ترکیب فرهنگها، ارزش و معنای آرایش نیز تغییر کرد. هنگامی که فرهنگ یونانیان به مصر وارد شد، با وجود اینکه اهمیت زیباییشناسانه آرایش باقی ماند، اما از رابطه آن با روحانیت و عوالم معنوی کاسته شد. درواقع یونانیان از لوازم آرایشی مصریان، برای زیباتر کردن خود برای یکدیگر و نه برای خدایان، سود جستند. سپس رومیان وارد صحنه شدند و با نوع زندگی هرزه و عیاشیهای معروف خود، باز هم از ارزش معنوی آرایش و محصولات آرایشی کاستند و از آنها برای منظورهایی کاملا دنیوی استفاده نمودند.
در طی قرنهای متمادی، چهرهی رنگپریده یا سپید، چهرهی مطلوب به شمار میرفت، زیرا مشخصکنندهی جایگاه اجتماعی فرد بود. در آن زمان میگفتند که طبقه کارگر که در فضای باز به کار مشغولند پوستی آفتابسوخته و زمخت دارند و این افراد نباید با طبقات بالای اجتماع که پوستی سفید و پاکیزه دارند، معاشر باشند. درنتیجه، برای رسیدن به ظاهری سفید، زنان و مردان از پودری استفاده میکردند که ترکیبی شامل اکسید سرب و چند ماده شمیایی دیگر بود.
دلایل استفاده از آرایش و به ویژه افراط در آن امروزه نیز تنها منحصر به افزایش زیبایی نمیشود و انگیزههایی اجتماعی، سیاسی، مذهبی، اقتصادی و روانشناسی نیز به آن نسبت داده میشود. افرادی تحوالات مرتبط با آرایش و به ویژه آرایش زنان را به موضوعاتی مانند فمینیسم، لیبرالیسم، غربزدگی(بیغیرتی مردان)، اهداف نژادپرستانه (القای مطلوبیت سفیدی پوست)، و اوراتیسم (هرزگی) نسبت دادهاند.
تاریخچه انواع مواد و وسایل آرایشی
شانه و آیینه به عنوان اولین لوازم آرایشی مورد علاقهی همه خانمها و آقایان بود. آثار به جا مانده از گذشتگان نشان میدهد که مواد رنگی در آرایش و برای رنگ کردن مو، ناخن و پوست به کار میرفته و خالکوبی نیز مرسوم بوده است. مواد رنگی آرایش از ریشهی درختان، برگ و سایر مواد گیاهی یا معدنی تهیه میگردید. در مصر قدیم از پودری به نام کوهل (شبیه سرمه) برای شفافتر و بزرگتر نشان دادن چشمها استفاده میشد. دوده چراغ را به ابرو میزدند و از اکسیدآهن برای تهیه سرخاب در آرایش صورت استفاده میکردند.
کلئوپاترا، ملکه مصر، از مواد آرایشی و عطر استفاده میکرد تا قدرت افسانهای خود را حفظ کند. عطرهای او به طور یقین چهرهی تاریخ را عوض کرد، زیرا “مارک آنتونی” شیفتهی رایحه دلپذیر عطرهای او شده بود. کلئوپاترا مرتباً با شیر الاغ، گلسرخ و نعنای هندی حمام میگرفت و از لوازم آرایشی ساخته شده و دانههای ساییده شده کنجد استفاده میکرد.
او نظیر بیشتر زنان مصری علاقه وافری به استفاده از حنا و روغن گردو برای سیاهتر و درخشانتر کردن گیسوانش داشت و از مدادهای مشکی ابرو و چشم استفاده میکرد که از پودر سنگ سرمه درست شده بود تا تاثیر نگاهش را دوچندان کند. سایههای آبی و سبز زیبای چشم او چیزی غیر از پودر بسیار نرم سنگهای کمبهاتر مانند لاجورد مالاکیت نبود. لوازم آرایشی دیگر کلئوپاترا، رژلبها و روژگونههای او بودند که رنگ قرمز ارغوانی داشتند و از تخم مورچه پودر شده و کنهی قرمز ساییده شده درست میشدند.
مصریان در حمام از موادی مانند روغن گیاهی یا حیوانی که با پودر آهک و عطر مخلوط شده بود استفاده میکردند که بیشباهت به صابون نبوده است. به علاوه با توجه به هوای گرم مصر، با استفاده از روغنهای عطرآگین پوست خود را نرم و تازه نگه میداشتند.
خانمهای یونانی علاوه بر انواع عطر، از موادی به نام ورمیلیون برای آرایش صورت استفاده میکردند که به رنگ قرمز روشن بود و از ترکیب نمکهای جیوه در ساخت آن استفاده میشد. ریمل آنها ترکیبی از صمغ و دوده بود و کمی خشن به نظر میرسید. زنان یونانی گونههایشان را با خمیرهای گیاهی که از میوه توت و دانههای له و خرد شده درست شده بود رنگ میکردند تا به آنها رنگ درخشان و سالمی دهند.
زنان رومی از سرب سفید و جیوه و مخلوط گچ روی پوست صورت استفاده میکردند تا رنگ صورتشان مانند گچ سفید به نظر رسد. اما این مسئله برای آنها ناشناخته بود که فلزهای سنگین از طریق پوست جذب میشوند و منجر به مرگ زودرس میگردد. این مواد، به پوست برخی از زنان آسیب رسانده، آنها را دچار ریزش مو کرده و در برخی سبب لرزش و حتی مرگ میشد.
جالینوس، پزشک یونانی، این مسئله را تشخیص داد و نوشت:” چهرهی زنانی که اغلب صورتشان را با جیوه رنگ میکنند، با وجود سن کم مانند صورت میمون پیر و چروکیده میشود.” وی برای اولین بار کرِمی از موم زنبور، روغن زیتون و گلاب درست کرد. وی همچنین مشاهده کرد که حلزونهای باغیِ خوب لهشده، مرطوب کنندهی بسیار موثری هستند و برای چند قرن این موجودات را در لوازم آرایشی بهکار میبردند.
رسم دیگر یونانیان استفاده از حنا برای رنگ کردن ناخنهای انگشتان دست و پا بود. همچنین از موی بز رنگ شده، ابروی مصنوعی درست میکردند و به کمک صمغها و رزینهای طبیعی، به پوست خود میچسباندند. با گسترش امپراطوری روم در اروپا، استحمام روزانه در حمامهای عمومی که با گلاب معطر شده بود، بسیار رواج یافت. همچنین رومیها به ساختن تیغهایی از برنز صیقلیافته عادت تراشیدن ریش را در بین مردان شایع کردند. زنان و مردان نجیبزاده به استحمام با شیر الاغ ادامه دادند.
زنان اشراف رومی کاربرد لوازم آرایش طبیعی را با مداد کشیدن به دور چشمانشان، رنگکردن گونههایشان با خمیر قرمزرنگی که از پوست سوسک درست شده بود و با مالیدن روغنهای معطر و خوشبو به موهایشان در بریتانیا رواج دادند. رومیها عادت داشتند که انواع گوناگونی از رنگ موهای طبیعی را بهکار برند. یکی از آنها از آهک زنده و خامِ معدنی که رنگ طلایی/ قرمز درخشانی به موهایشان میداد، درست میشد. با خیساندن پوست گردو در روغن زیتون، روغن گردو درست میکردند تا موهایشان به رنگ قهوهای پررنگ درآید و دیگر خاکستری یا سفید نشود. رومیان برای تولید لوازم آرایشی از روشهایی نه چندان تمیز استفاده میکردند و برای مثال، ناخنهای خود را با ترکیبی از چربی و خون گوسفند رنگ آمیزی میکردند.
در روم قدیم، موی بلوند و بور را نماد بدی میدانستند. اما با ورود دختران بردهی اسکاندیناوی، زنان اشراف شروع به رنگ کردن موهای سیاه خود به رنگهای روشنتر و بلوند کردند و برای این کار از دمکردهی غلیظ گل زعفران استفاده میکردند. اکلیل کوهی میوهی درخت سرو کوهی داروهای تقویتی مو بودند که جلو ریزش مو را میگرفتند و گلهای زعفران و موم زنبور نیز برای نرم کردن پوست به کار میرفت. مادهی طبیعی دیگری که برای ساخت ماسک صورت در روم مورد استفاده قرار میگرفت، فضلهی کرکودیل بود.
خانمهای رومی از مخلوط ذرت، شیر و آرد ماسکهایی برای صورت تهیه میکردند که آن را با کره نیز مخلوط مینمودند. رومیها هم مانند یونانیها و مصریها حمام و نظافت را باور داشتند و خانمها در موقع حمام از شیر و شراب استفاده مینمودند.
انواع وسایل آرایشی در موزهها متعلق به دوره باستان وجود دارد. از شانههای زیبا و آیینههای دستی از جنس مس و گاه نقره گرفته تا تختههای سنگی که به شکل حیوانات تراشیده شده و از آن برای پودر کردن سرمه و مرمر سبز برای آرایش چشم استفاده میشد تا تنگهای قد و نیمقد از جنس کلسیت که در آنها مواد آرایشی، خمیر و پودر و یا عطر نگهداری میشد. در کنار اینها باقیماندهای از دسته موی انسان را میتوان دید که نشان میدهد مصریان باستان از کلاهگیس و افزونهی مو (اکستنشن) هم استفاده میکردند و بالاخره تعداد زیادی از نمونههای جواهرات زیبای مصری نیز این مجموعه را تکمیل میکند.
با توجه به مضرات سفیدکنندههای ساخته شده از ترکیبات فلز سنگین، کوشش برای یک ماده جایگزین آغاز شد و بالاخره پودری که از اکسیدروی تهیه میشد، مورد استفاده قرار گرفت که هنوز هم از آن استفاده میشود.
جالب است بدانید که با رونق گرفتن صنعت سینما و هالیوودی شدن آن، پوست برنزه، جایگزین پوست سفید شد و به جای پودرهای روشنکننده، انواع محصولاتی که به پوست ته مایهی برنزه میداد وارد بازار شدند.
در زمان الیزابت اول (۱۵۵۸ تا ۱۶۰۳ میلادی) ماسک های صورت متداول شدند. در این دوره ماسکهایی از ترکیب پودر پوست تخم مرغ، زاج سفید، بوراکس، بادام، تخم خشخاش، شیر، شراب، کره، میوه و سبزیحات ساخته میشد.
ماری آنتوانت (۱۷۵۵ تا ۱۷۹۳ میلادی) ملکه فرانسه و اکثر خانمهای مرفه فرانسوی حمام توتفرنگی و شیر میگرفتند. لبها و گونهها شدیداً با رنگهای صورتی و نارنجی آرایش میشدند. به ابروها فرم داده میشد ولی از سایه چشم زیاد استفاده نمیشد و پودرهای خوشبو برای صورت استفاده میکردند. این دوره به دوره افراط و زیادهروی در آرایش معروف است. در زمان ویکتوریا، ملکه انگلیس، آرایش صورت جذابیت خود را از دست داد. خانمها بسیار ساده و بدون رنگ بودند و معروف است که زنان گونههای خود را با نیشگون گرفتن و لبهایشان را با گازگرفتن سرخ میکردند. ماسکهایی از ترکیب عسل، تخم مرغ، شیر، میوه و سبزیجات و روغنهای مختلف ساخته میشد. این دوره یکی از سختترین و محدودکنندهترین دوران تاریخ آرایش به حساب میآید.
زنان ویکتورین در دهه ۱۸۰۰ میلادی ابروهای خود را برداشته و از پودر برنج برای سفید کردن صورتشان استفاده میکردند. آنها از آب چغندر برای قرمز کردن گونههایشان بهره میگرفتند. در سال ۱۸۲۰ میلادی ریمل اختراع شد. این اولین ریمل غیرسمی بود.
حدود سالهای ۱۹۰۰، در دوران سلطنت ادوارد هفتم در انگلستان، بانوان میان سال و سالخورده مهمانیهای بسیاری ترتیب میدادند و به عنوان میزبان، باید در مجلس به بهترین شکل ممکن – درواقع تا حدممکن جوان – ظاهر می شدند. این زنان به هر وسیلهای که علایم گذر زمان را از چهرهشان محو میکرد نیاز داشتند. از آنجایی که این افراد غذای چندان سالمی نمیخوردند، فعالیت و ورزش نمیکردند و نسبت به زنان دورههای قبل در معرض آلودگی بیشتر هوا قرار داشتند، تنها راه ممکن برای حفظ جوانیشان، استفاده از لوازم آرایش و به خصوص کرمهای صورت و محصولات ضد چروک بود.
راه دیگر، رفتن به سالنهای زیبایی بود که مشهورترین آنها خانه سیکلاکس در لندن بود. از آنجایی که مشتریان این سالن میل نداشتند دیده شوند، از درب پشتی و با توری بر روی صورت وارد سالن میشدند و از همانجا بیرون میرفتند. بانو هنینگ، صاحب این سالن، محتاطانه لوازمی چون کرم و روژ لب را به مشتریان خود میفروخت. یکی از محصولات او، کاغذهای پودرآلود رنگین بود که برای رفع برق افتادگی صورت استفاده میشد. علاوه بر این، زنان در این دوره از ذغال نوک چوب کبریت به جای ریمل و از عصاره گلبرگهای رنگین به جای روژ لب استفاده میکردند.
در همین زمان هلنا روبنشتاین که صاحب سالن زیبایی دیگری بود، کرم ضدآفتاب را تولید کرد و بعدها با افزودن اقلام دیگر، به یک کمپانی معروف تولید لوازم آرایش مبدل شد. از سال ۱۹۰۹ به بعد، دیگر فروش لوازم آرایش پنهانی نبود و زنان با اعتماد به نفس بسیار زیاد، به خریدن آن پرداختند. دهه ۱۹۱۰ میلادی، اولین پودر فشرده به همراه یک آینه و اسفنج معرفی شد و مورد استفاده قرار گرفت. در سالهای ۱۹۲۰ انقلابی در کارخانههای لوازم آرایش به وجود آمد و سایههای رنگارنگ برای چشمها، رژگونه و رژ لبهای متنوعی ساخته شد. کرمها و لوسیونهای گوناگون برای پوست و شامپوهای نرمکننده و تقویتی مو به بازار آمد.
در سالهای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ ابروهای پهن مد شد، و گونهها و لبها رنگ ملایم داشت. در اواخر ۱۹۶۰، آرایش ترمیمی و تکمیلی متداول شد و باز هم ابروها باریک شدند. از سالهای ۱۹۷۰ به بعد کارخانهها مواد و لوازم آرایش برای زیبایی، سلامتی و پاکیزگی پوست و مو و رنگهای متفاوتی برای آرایش روز و شب ارائه کردند و خانمها بیشتر و بیشتر جذب این مواد شدند.
سال ۲۰۰۲ تزریقات بوتاکس به عنوان یکی از ابزارهای جوانسازی پوست در بین زنان رواج یافت. اختراعی که در واقع انقلابی در صنعت آرایش و زیبایی به پا کرد. روشی از جوانسازی پوست که هنوز به عنوان یکی از پرطرفدارترین روشهای متداول در دنیا درآمدهای کلانی را برای تولیدکنندگان و تزریقکنندگان آن به همراه داشته است.
انگیزهها، مناسبتها، روشها، مواد و سلیقههای مربوط به آرایش زنان نه تنها بین ادیان و اقوام و کشورهای مختلف متفاوت بوده است، بلکه این موضوع در طول زمان نیز همواره تغییر کرده است. اما آنچه همواره باقی بوده است، خود موضوع آرایش بوده است.
سلام. از سایت زیبای شما دیدن کردم . سایت بسیار خوبی دارین.
سپاسگذارم اگر از بخش های مختلف سایت من بازدید کنید و نظرتون رو برای بهتر شدن سایتم بدهید
لیدی مد
https://www.ladymodkala.ir