علیاکبر لبافی- بهمن ۹۸
پوشش گیاهی، نوع زمین، منابع و مخاطرات طبیعی برگجهان چگونه است؟
شناسایی موارد فوق در مقیاس قابل قبول برای مطالعه یک روستا معمولا پرهزینه است و جز در موارد خاص تهیه نمیشوند. علاوه بر آن تهیه آنها نیازمند تیم تخصصی با تخصصهای مختلف است. با این وجود در منابع موجود سازمانهای ذیربط مانند وزارت جهادکشاورزی، اداره منابع طبیعی، سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان آب منطقهای، سازمان زمینشناسی و نظایر آن میتوان اسنادی با مقیاس کلان یافت که بتواند برای شناسایی روستای برگجهان مفید باشد. اما دسترسی به این اسناد نیز نیازمند افراد مرتبط با موضوع و علاقمند است که تاکنون در برگجهان یافت نشده است.
در نبود چنین اطلاعاتی، نگارنده با استفاده از گزارشی که برای منطقه شهری تهران- کرج (شامل استانهای تهران و البرز) تهیه شده است، اطلاعاتی یافتم که میتواند در شناسایی وضعیت روستا رهگشا باشد. در این مقاله مجموعه دادههایی که در زمینههای کاربری و پوشش زمینها، اندوختگاههای تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست، منابع خاک (ارزیابی و طبقهبندی خاکها) و آب و مخاطرات طبیعی در دسترس قرار دارند، در حد مطالعات پایه گردآوری و ارایه شدهاند.
مطالب این مقاله بجز چند پاراگراف، و تمام نقشهها به طور کامل از مطالعات ساماندهی منطقه شهری تهران-کرج (به ویژه بخش چهارم) که در سال ۱۳۹۶ توسط مرکز تحقیقات راه و مسکن برای وزارت راه و شهرسازی انجام شده است استخراج شده است. بدیهی است مقیاس مطالعات منطقه شهری در حدی است که به پرسشهای اساسی در مقیاس مطالعات یک روستا پاسخ نداده و این مطالعات به تنهایی نمیتوانند مبنای قضاوت و یا تهیه طرح و برنامه در روستا باشد. با این وجود در شناسایی کلیات و تصمیمات کلان میتواند راهگشا باشد.
۱- کلیات
روستای برگجهان در منتهیالیه شرق دهستان لواسانات کوچک قرار دارد. دهستان لواسانات کوچک یکی از دهستانهای شهرستان شمیرانات و جزو استان تهران است.
بجز تجریش که مرکز شهرستان شمیرانات است، سه شهر لواسان، فشم و شمشک در این شهرستان واقع شدهاند. در شکل ۱ توزیع روستاها و شهرهای شهرستان شمیرانات نشان داده شده است.
شکل۱- روستاها و شهرهای منطقه
اگرچه به لحاظ سلسله مراتب شهری، روستای برگجهان در حوزه شهر لواسان قرار داشته و شهر لواسان نیز در حوزه اداری تجریش قرار دارد اما بجز در موضوعات اداری (که این سلسله مراتب به ناچار رعایت میشود)، در سایر موارد، (به ویژه تامین مایحتاج روزانه و امور درمانی و آموزشی) روستای برگجهان مستقیما با شهر تهران ارتباط دارد. حتی در موضوع آموزش کودکان دبستانی، یا نیاز به خدمات کارگاهی کوچک، ساکنان روستا از مراکز آموزشی روستای نیکنامده – که در دهستان لواسانات بزرگ قرار دارد- استفاده میکنند. شکل ۲ مراکز هم پیوند شهرستان شمیرانات یا حوزه نفوذ شهرهای آن را نشان میدهد.
شکل۲- حوزهنفوذ شهرهای منطقه
ساخت و ساز در روستا باید قاعدتا تابع طرح هادی باشد که توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی تهیه و ابلاغ میگردد. فقدان طرح هادی بهروز و به ویژه نامتناسب با نیازها و استعدادهای منطقه سبب ساخت و سازهای غیراصولی و قارچی در این روستا شده است. به نحوی که در فاصله سالهای ۱۳۸۰ تا کنون بخش اعظم ساخت و ساز جدید روستا خارج از بافت انجام شده است(شکل ۳). این درحالی است که کل شهرستان شمیرانات و از جمله روستای برگجهان در حریم کلانشهر تهران قرار دارد و هرگونه ساخت و ساز در آن باید تابع طرحهای هماهنگ با کلانشهر تهران باشد. یکی از مهمترین کارکرد روستای برگجهان در طرح کلانشهر تهران، واقع شدن در محور تفریحی/گردشگری پایتخت است. در حالی که هیچیک از زیرساختهای تحقق این طرح توسط مسئولان محلی و ملی پیگیری نمیشود. کمترین انتظار این است که عرض حریم محور گردشگری مذکور (حداقل عرض معبر ۱۵ متر داخل بافت و ۲۵ متر خارج بافت روستا) در ساخت و سازها رعایت گردد که همین حداقل هم رعایت نمیشود.
شکل۳- حریم و محدوده قانونی شهرها و روند ساخت و ساز در منطقه (در محدوده برگجهان به دلیل منفرد و ریز بودن ساخت و سازهای جدید در مقیاس این شکل مشاهده نمیشوند.
اگرچه به دلیل محدودیت تراکم جمعیتی منطقه و فقدان شهرهای بزرگ و عبوری نبودن محور، حجم تردد روزانه در محور تهران- لواسان کمترین مقدار را نسبت به سایر محورهای حومهای تهران داراست، اما توسعه شدید مراکز جمعیتی (به صورت ییلاقات و ویلاها) و مراکز تفریحی در این شهرستان سبب شده است که محور لواسان رتبه نخست در میزان رشد ترافیک در سالهای اخیر را در محورهای منتهی به تهران به خود اختصاص دهد(شکل ۴). این درحالی است که زیرساختهای لازم و متناسب با این رشد در بخش شبکه حمل و نقل (به ویژه حمل و نقل انبوه و همگانی) طراحی و اجرا نشده و در آینده شاهد وجود گلوگاههای ترافیکی شدید در این محور به ویژه در روزهای تعطیل فصول بهار و تابستان خواهیم بود.
شکل۴- محور لواسان با کمترین تردد روزانه و بیشتر رشد سالانه ترافیک
مطالعات انجام شده بیانگر این هستند که روند ساخت و ساز در منطقه کماکان تا سال ۱۴۱۰ ادامه خواهد یافت. در محدوده روستای برگجهان توسعههای جدید بیشتر در حد فاصل روستاهای برگجهان و نیکنامده اتفاق خواهد افتاد. جالب است محدودهای نیز در حاشیه رودخشکهی لار درست در پشت اراضی اندار توسعه خواهد یافت که احتمالا مربوط به طرح پارک ملی لار است(شکل ۵). وجود راه ارابهرو تاریخی افجه- لار که از کنار کوههای اندار (دامنه کوه مگسخُن) میگذرد، در صورت توسعه پارک گردشگری لار، این استعداد را دارد که به محور گردشگری کوهپیمایی منطقه تبدیل شود.
شکل۵- پیشبینی توسعه آینده منطقه تا افق ۱۴۱۰
۲- کاربری و پوشش زمینها
نقشههای کاربری و پوشش اراضی که یا برای منطقه مورد بررسی طرح یعنی استانهای تهران و البرز تهیه شدهاند یا
شامل تمام یا قسمتی از سرزمین این دو استان هستند، را میتوان در چند سرفصل به شرح زیر ارایه کرد:
الف- نقشههای پوشش گیاهی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری (۱۳۸۳)
هدف اصلی از تهیه این نقشهها دستیافتن به طبقات گوناگون پوشش گیاهی سرزمین بوده است. با اینحال، همین
نقشهها برای دیگر مطالعات ازجمله مطالعات شهری، بهویژه در تعیین کاربری و پوشش زمینها و مقررات ساختوساز در پهنههای گوناگون، نیز قابل استفاده هستند. بهدلیل قدمت، در این نقشهها برخی از تغییرات اخیر کاربریها،
بهویژه گسترش نواحی ساخته شده، دیده نمیشود.
در شکل ۶ نقشه یکپارچه سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری نشان داده شده است. در این نقشه، رنگ انواع پوشش گیاهی، بهجز زراعت آبی و دیم، طیف رنگهای سبز است. برای نمایش زمینهای کشت آبی (شامل زراعت و باغ) و دیم بهترتیب رنگهای نارنجی روشن و زرد بهکار رفته است.
شکل۶- نقشه پوشش گیاهی منطقه – سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری(۱۳۸۳)
ب- نقشههای جدید پوشش گیاهی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری (۱۳۸۹؟)
رسالت اصلی این نقشهها نیز، همانند نقشههای سال ۱۳۸۳ طبقهبندی پوشش گیاهی است. منتها در نقشههای
اخیر (شکل ۷) شمار طبقات گسترش زیاد یافته و بر دقت مرزبندی برخی از کاربریها هم افزوده شده است. با اینحال، چون گسترش تنها برای تفکیک طبقات پوشش گیاهی بهویژه تشخیص ترکیبهای گوناگون آنها مانند باغ و مرتع، مرتع و باغ، بیشه و مرتع، مرتع متراکم و نیمهمتراکم و مانند اینهاست، دشوار بتوان از این تفصیل در طرحهای شهری سود
برد.
پیداست که در نقشههای جدید مرز پوششها دقیقتر و برخی از پوششها از جمله باغات پیرامون رودخانهها کاملتر
و برجستهتر نشان داده شدهاند. همچنین گاهی رتبهبندی مراتع با وضع کنونی آنها بهتر انطباق داده شده است و
ازجمله بیشتر مراتع نواحی کوهستانی شمال منطقه بهجای «متراکم» در شکل ۶، اینک در شکل ۷ «نیمهمتراکم» رتبهبندی شدهاند.
شکل۷- نقشه جدید پوشش گیاهی منطقه – سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری(۱۳۸۹؟)
ج- نقشه کاربری و پوشش اراضی – طرح کالبدی منطقه البرز جنوبی(۱۳۸۵)
در شکل ۸، نقشه کاربری و پوشش اراضی استانهای تهران و البرز طبق مطالعات طرح کالبدی منطقه البرز جنوبی نشان داده شده است. پیداست که در مقایسه با نقشههای پیشین، هم بهلحاظ مقیاس و هم بهلحاظ تفکیک کاربریها، این نقشه با مطالعات شهری بیشتر سازگازی دارد. افزون بر پوشش گیاهی طبیعی، کاربریهای گوناگون نیز تفصیل بیشتری یافتهاند. از جمله در این نقشه زراعت آبی و باغ تفکیک شده است. در این نقشهها کاربریهای ساختمانی، فرودگاهها، گورستانها، شهرها، شهرکها، روستاها، تأسیسات و شهرکهای صنعتی نیز گنجانده شدهاند. وضع طبیعی زمینها بهجز پوشش گیاهی مانند سطوح آبی، اراضی بایر، شنزارها، اراضی کویری، فرسایش یافته نیز تفصیل بیشتری دارد. کاستی این نقشهها یکی قدمت آن است که از زمان تهیه آن بیش از ۱۳ سال میگذرد و فاقد تغییرات کالبدی اخیر بهویژه در حاشیه شهرها و شهرهای جدید است.
شکل۸- نقشه کاربری و پوشش منطقه– طرح کالبدی البرز جنوبی(۱۳۸۵)
در شکل ۹ افزون بر اینها، محدوده اندوختگاههای تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست شامل پارکهای ملی خجیر، سرخهحصار و لار و مناطق حفاظتشده جاجرود، ورجین و البرز مرکزی و حریم شهرهای این بخش از منطقه نیز به شکل ۸ افزوده شده است.
شکل ۹- نقشه کاربری و پوشش منطقه با نام مناطق، مسیر رودها و مناطق حفاظت شده– طرح کالبدی البرز جنوبی(۱۳۸۵)
۳- محیط زیست
دشواریهای محیطزیستی منطقه از جمله مخاطرات مربوط به آب، خاک، هوا و پوشش گیاهی، ضرورت محافظت از تنوع زیستی، لزوم مقابله با انتشار آلایندههای گوناگون و گازهای گلخانهای و مانند اینها – و این همه در شرایط افزایش دائمی سکونتگاهها، شبکهها و فعالیتها – یعنی تشدید تهدیدها – بهقدری است که اجرای مطالعات بسیار جدی برای چاره اندیشی و یافتن راهکارهای عملی برای مقابله با دشواریها را به ضرورت و فوریت محض مبدل ساخته است. در این میان تهیه نقشه موقعیت مناطق حساس و توضیحاتی درباره اندوختگاههای تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست در اولویت قرار دارد. مهمترین این اندوختگاهها مناطق چهارگانه پارک ملی، مناطق حفاظت شده، پناهگاههای حیات وحش و آثار طبیعی ملی هستند که میتوان مناطق شکار ممنوع یا امن را هم، بهعنوان مناطق بهلحاظ محیطزیستی حساس، به آنها افزود.
اندوختگاهها
فهرست اندوختگاههای استانهای تهران و البرز بهنقل از اسناد قدیمی سازمان حفاظت محیط زیست عبارتند از:
- چهار پارک ملی: کویر، خجیر، سرخهحصار و لار
- چهار منطقه حفاظت شده: جاجرود، ورجین، کویر، و البرز مرکزی و
- اثر طبیعی کوه دماوند
هر چند برخی از این آثار در استانهای دیگر قرار دارند و به لحاظ مدیریت در تهران متمرکز هستند.
علاوه بر اندوختگاههای فوق، مناطق دیگری نیز مشمول حفاظت هستند. از این شمار در محدوده طرح ساماندهی منطقه شهری تهران، سه منطقه شکار ممنوع تشخیص داده شده است که عبارتند از:
- کاوهده در شرق استان تهران و در محدوده شهرستان فیروزکوه
- کوهسفید آن هم در شرق استان تهران در محدوده دماوند و سمنان
- لار در محدوده استان تهران و مازندران (بخشی از پارک ملی لار)
در شکل ۱۰ این مناطق در محدوده شمیرانات و اطراف آن ارایه شده است.
شکل ۱۰- نقشه اندوختگاهها و دیگر مناطق حساس منطقه
سازمان محیط زیست با همکاری مشاوران بخش خصوصی برای برخی از اندوختگاهها اقدام به تهیه طرح مدیریت شامل کاربری و منطقهبندی (زونینگ) کرده است. در زیر بهعنوان نمونه، درباره یکی از این مطالعات– طرح مدیریت پارک ملی لار- توضیح کوتاهی داده میشود:
طرح مدیریت پارک ملی لار
در این طرح سرزمین پارک ملی از نظر مدیریت به چند گروه تقسیم شده است(شکل ۱۱):
- ناحیه یک یا ناحیه بکر، مشمول حفاظت محض. در این ناحیه هرگونه فعالیت انسانی که به دگرگونی ناحیه
بینجامد، ممنوع است. فعالیت مجاز از یک پست محیطبانی و پاسگاه دورافتاده و ساده مرزی، تجاوز نمیکند. مساحت ناحیه ۸٫۲۳۸ هکتار و ۳۰ درصد کل مساحت پارک ملی است. - ناحیه دو حفاظت شده. در این ناحیه معرفی گیاهان و جانوران غیربومی ممنوع است و برای حفظ سیمای
طبیعی و کارآیی آن بهعنوان محدوده ضربهگیر ناحیه یک، لازم است گونههای بیگانه را با گونههای بومی جایگزین کرد. توسعه فیزیکی در این ناحیه محدود به احداث راههای ساده، پست و پاسگاه، اردوگاه و حداقل امکانات و تسهیلات پژوهشی است. احداث مسیرهای تردد برای وسایل نقلیه موتوری ممنوع است. مساحت ناحیه ۹٫۲۳۸ هکتار و ۳۳ درصد کل مساحت پارک ملی است. - ناحیه سه برای گردشگری و تفرج گسترده. اراضی این ناحیه برای تفرج سطحی با ظرفیت کم اختصاص یافتهاند و برای نواحی بکر و حفاظت شده نقش ضربهگیر را دارند. در این ناحیه، توسعه امکانات و تسهیلاتی مانند مراکز بازدیدکنندگان و اقامتگاههای دائمی ممنوع و تنها احداث زیرساختهایی مانند جادههای یکطرفه، پیادهروها، محل برپایی چادر و اردو مجاز است. در پارک ملی لار این ناحیه بهصورت نواری در شمال و جنوب
منطقه با سطحی بالغ بر ۱٫۸۸۲ هکتار، امتداد دارد و حدود ۷ درصد مساحت پارک است. - ناحیه چهار برای گردشگری و تفرج متمرکز. تراکم بازدیدکنندگان در این ناحیه زیادتر است و به همین دلیل
درصد بسیار کمی از وسعت پارک به آن اختصاص یافته است. بسیاری از خدمات بازدیدکنندگان پارک مانند
جادههای دوطرفه، مراکز بازدیدکنندگان، فروشگاهها، محلهای اردو، چادر و اقامت شبانه در این ناحیه مستقر
هستند. این ناحیه در جنوب منطقه و در جوار راههای ارتباطی انتخاب شده است و مساحت آن از ۲۲۱ هکتار و
۸ مساحت پارک بیشتر نیست. - ناحیه پنج برای بازسازی و احیا. این ناحیه آن دسته از اراضی پارک است که بر اثر معرفی گونههای گیاهی و
جانوری غیربومی، بهرهبرداری بیرویه از جنگلها و پوشش گیاهی، آتشسوزی، کشاورزی، اسکان و نظایر آن
دگرگون شدهاند. وسعت ناحیه ۷٫۹۹۱ هکتار یا ۲۹ درصد مساحت پارک است. - ناحیه شش برای استفادههای ویژه و مصارف اداری. شامل آن دسته از اراضی محدوده پارک است که برای تأمین نیازهای مدیریت مانند خانهسازی برای نیروی انسانی، انبار تجهیزات، تأمین آب و برق، مراکز بهداری، خاکریزهای بهداشتی، ساختمانهای اداری، پارکینگ و مانند اینها کنار گذاشته شدهاند و وسعت آن بیش از ۵۰ هکتار یا۲ درصد مساحت پارک نیست.
نواحی متراکم و متمرکز ۳، ۴، و ۶ در مجاورت اراضی روستای برگجهان(شمال کوههای مگسخُن، سرسیاغار و فراغکش) قرار دارند.
شکل ۱۱- نواحی مدیریت و کاربری در پارک ملی لار
۴- ارزیابی منابع اراضی و طبقهبندی خاکها
در این زمینه منطقه لواسانات در مقیاس مطالعه شده تنوع زیادی نداشته و منابع خاکی قابل توجهی ندارد(شکل ۱۲). اغلب اراضی منطقه از نوع واحد ۱٫۱ است. این زمینها عبارتند از: کوههای خیلی مرتفع با قلل مخروطی که از سنگهای آهکی و شیل و آذرین با شیب زیاد تشکیل شدهاند. واحد یا پوشش خاکی ندارند یا پوشش آن کم عمق و سنگریزهدار است؛ در هرحال، فاقد پوشش گیاهی است. تنها در بعضی قسمتهای این واحد زراعت آبی و باغهای پراکنده دیده میشود. خاطر نشان کنیم که مقیاس این نقشهها در حدی نیست که در هریک از واحدها اجزای آنها، از جمله در واحدهای کوهستانی، درّهها تفکیک شوند. چنانکه نقشههای کاربری و پوشش نشان میدهند، در واحد۱،۱ و بهطور کلی در واحدهای کوهستانی یا تیپ ۱، زراعت و بهویژه باغداری در درّهها و در حاشیه رودخانهها مرسوم است. واحد ۱٫۱ از نوع بایر بوده و قابلیت حفاظت دارد.
بخش کوچکی از اراضی (که صرفا مناطق دشتهویج افجه و محدودههای اندار و میانرود و کناررود برگجهان هستند) از نوع واحد ۳٫۲ طبقه بندی شدهاند که شامل فلاتها و تراسهای فوقانی با پستی و بلندی کم تا متوسط که اغلب از آبرفتها و واریزههای سنگریزهدار تشکیل شدهاند، پوشش خاکی کم عمق تا عمیق سنگریزهدار و در بعضی قسمتها مجتمع گچ، پوشش گیاهی کم تا متوسط و برخی قسمتها دیم هستند. واحدهای ۳٫۲ قابلیت چرای تحت کنترل را دارا هستند.
شکل ۱۲- نقشه واحدهای ارزیابی منابع اراضی منطقه
۵- منابع آب و آب وهوا
حوزههای آبخیز
منطقه شهری تهران شامل تمام یا قسمتی از “واحدهای مطالعاتی” آب از حوزه ۴۱ (حوزه آبخیز دریاچه نمک)، حوزه ۴۷ (حوزه آبخیز کویرمرکزی) و حوزه ۱۳ (حوزه آبخیز سفیدرود) و همچنین حوزههای ۱۴ و ۱۵ (حوزه آبخیز رودخانه هراز و رودخانههای بین هراز و قرهسو) است. بخش عمده شهرستان شمیرانات در حوزه ۴۱ و بخش کوچکی در شمال شرقی (محدوده شمالی کوههای برگجهان از لواسان بزرگ تا گرمابدر و لالان) در حوزه آبخیز ۱۵ قرار دارند. به این ترتیب حوزه آبخیز رودخانه برگجهان تماما در حوزه ۴۱ (حوزه فرعی ۴۱۵۳۴۲) قرار دارد و آب این رودخانه پس از پیوستن به رودخانه شاهنشین که از سمت لواسان بزرگ میآید وارد سد لتیان شده و پس از پیوستن به جاجرود در نهایت به دریاچه نمک قم منتهی میگردد(شکل ۱۳).
شکل ۱۳- موقعیت اراضی منطقه در تقسیمات حوزههای آبخیز
آب و هوا
نقشه ساده دیگر، خطوط همباران منطقه است. این خطوط میزان بارش سالانه منطقه را برحسب میلیمتر نشان میدهد. در شکل ۱۴ ایستگاههای هواشناسی (یا بارانسنجی) و خطوط (منحنیهای) همباران برحسب حوزههای آبخیز منطقه نشان داده شده است. این شکل آهنگ کاهش تدریجی میانگین بارندگی را از شمال به جنوب منطقه نمایان میسازند. میانگین سالانه بارندگی در بخشهای شمالی منطقه مانند لواسانات و طالقان به ۵۰۰ تا ۸۰۰ میلیمتر میرسد؛ در بخشهای میانی منطقه مانند تهران، بارندگی بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ میلیمتر و در بخشهای جنوبی بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیمتر در نوسان است. روستای برگجهان در مسیر منحنی ۶۰۰ میلیمتر بارش قرار دارد.
مشابه همین نقشه، خطوط همدما نیز قابل ترسیم هستند(شکل ۱۵). این خطوط میانگین دمای سالانه منطقه را نشان میدهد. چنانکه در این شکل دیده میشود، تغییرات دما بیارتباط با بارش نیست؛ زیرا، در مجموع، متوسط دما هم از شمال بهجنوب منطقه کاسته میشود. دمای میانگین روستای برگجهان در سال در حدود ۸ درجه است. این دما از دمای میانگین شهر تهران حدود ۱۰ درجه خنکتر هست.
شکل ۱۴- منحنیهای همباران در محدوده مطالعاتی
شکل ۱۵- منحنیهای همدما در محدوده مطالعاتی
۶- مخاطرات طبیعی
لرزه زمینساخت
در شکل ۱۶ گسلههای منطقه بهتفکیک برحسب روراندگی، اصلی، فرعی و پوشیده یا احتمالی و رخدادهای زمینلرزهی ثبت شده- خواه تاریخی(ثبت در کتابهای تاریخی) خواه دستگاهی(ثبت شده توسط دستگاههای لرزهنگاری)- همراه با موقعیت مرکز بخشها، نشان داده شده است. یکی از مهمترین گسلههای منطقه که شدیدا روستای برگجهان را تحت تاثیر خود دارد، گسله مشا است که ویژگی کلی آن به این شرح است:
گسله مشا: بهدرازای ۲۰۰ کیلومتر و راستای شمال باختری- جنوب خاوری و سازوکار فشاری است که در شمال خاوری روستای آهار و جنوب روستای روته دو شاخه میشود. دست کم تا کنون ۱۱ زمینلرزه میان سالهای ۱۶۶۵ تا ۱۹۷۴ میلادی به سبب جنبش این گسله روی داده است.
دو گسل بزرگ منطقه درست از روستای برگجهان عبور میکنند. همانگونه که گفتیم گسله مشا از جنوب روستا و محدوده سوته پایین (سووگ) و کهو و گسله روراندگی دیگری در شمال روستا در مسیر تنگندار و بند سفید عبور کرده و روستا را به محاصره درآوردهاند. وجود این گسلها و ثبت زلزلههای متعدد در محدوده بومهن تا جاجرود، هشدار جدی برای ساکنان روستای برگجهان و روستاهای مجاور است تا در ساخت بناهای مقاوم مبادرت کنند. برای جزییات بیشتر در این خصوص به مقاله “خدا کند که نیاید” در بخش طبیعت و کالبد وبسایت روستای برگجهان مراجعه شود.
شکل ۱۶- گسلها و زمینلرزههای منطقه
خطر زمینلرزه
خطر زمینلرزه بر پایه پارامترهای حرکت نیرومند زمین (شتاب، سـرعت و تغییـر مکـان) و بـا در نظـر گـرفتن دوره
بازگشت رویداد زمینلرزه تعریف میشود. مهمترین پارامترهای جنبش نیرومند زمین که کاربرد مهندسی هـم دارد،
بیشینه مقادیر شتاب، سرعت، تغییرمکان و همچنین طیف پاسخ شتاب است. پهنهبندی خطر زمینلرزه محدوده در شکل ۱۷ نمایش داده شده است. چنانکه از این شکل پیداست بیشتر بخشهای شمالی و مرکزی منطقه (به ویژه روستای برگجهان) در محـدوده خطـر زیـاد و خیلـی زیـاد واقـع شدهاند. خطر زیاد در شمال منطقه پیرامون گسل مشا و دیگر گسلهای ناحیه تمرکز دارد. همه شهرهای پرجمعیـت منطقه از جمله کلانشهرهای تهران و کرج در محدوده “خطر زیاد” واقع شدهاند.
شکل ۱۷- خطر زمینلرزه برای سطح مبنای طراحی (سطح طراحی حداقل) – دوره بازگشت ۵۰۰ ساله
حرکات دامنهای
در این مطالعات خطر زمینلغزش با بررسی توپوگرافی، زمینشناسی (لیتولوژی)، زمینریختشناسی، تصاویر ماهوارهای، لرزهزمینساخت و تکتونیک، زمین شناسی ساختمانی، عوامل اقلیمی و رطوبتی (شدت بارندگی و رطوبت خاک) و حرکات دامنهای رخ داده، به روش مورا ـ وارسون، سنجیده شده است. در شکل ۱۸ نقشه پهنهبندی خطر لغزش منطقه را نشان دادهایم. آشکار است که مخاطرات از این دست اساسا مربوط به مناطق کوهستانی پرشیب است و احتمال وقوع لغزش در زمینهای هموار هیچ یا اندک است.
شکل ۱۸- خطر زمینلغزش در منطقه
خطر روانگرایی
روانگرایی از بین رفتن مقاومت برشی خاک در زمان زمینلرزه است. این پدیده از موجبات نشست، چرخش و کج شدن زمین و در نتیجه خرابی بناها، جادهها و دیگر سازههاست. ارزیابی پتانسیل روانگرایی در پهنههای گوناگون منطقه با توجه به مجموعه اطلاعات ـ یعنی سطح آب زیرزمینی، نوع رسوبات، شدت زمینلرزه و نتایج آنالیز گمانهها ـ انجام گرفته است. در شکل ۱۹ پتانسیل روانگرایی در محدوده منطقه پهنهبندی شده است. توجه خواهد شد که در مناطق کوهستانی بهدلیل پوشش سنگی و تپهماهوری، ضخامت کم خاک برجا و نبود سفره آب زیرزمینی، جز در محدوده درهها و بستر رودخانهها، پتانسیل روانگرایی وجود ندارد.
شکل ۱۹- خطر روانگرایی در منطقه
خطر سیل
سیلها را میتوان به سیل ناگهانی ناشی از بارندگی شدید در حوزههای کوچک، سـیل رودخانـهای ناشـی از بـارش
نسبتا شدید و طولانی در حوزههای با مساحت زیاد و بارشهای متوالی بـیش از ظرفیـت نفوذپـذیری حـوزه، و سـیل
ناشی از ذوب برف یعنی ذوب برفهای بالادست براثر افزایش ناگهانی دما احیانا توأم با بارندگی، طبقهبندی کـرد. در
برآورد سیلاب و پتانسیل سیلگیری روشهای متفاوتی وجود دارد. در مطالعـات مجموعـه شـهری تهران کلیات روش برخورد در مباحث اصلی به شرح زیر بوده است:
- بررسی فیزیوگرافی و توپوگرافی: ویژگیهایی چون ارتفاع، شیب، طول رودخانه و ضریب گراویلیوس،
- بررسی هواشناسی: بارندگی (متوسط، شدیدترین بارندگیهای ۲۴، ۴۸، ۷۲ و کمتر از ۲۴ساعته) تبخیر از تشـت، دما، باد (جهت، متوسط سرعت، حداکثر سرعت، …،)
- بررسی هیدرولوژی: سیستمهای آبی حوزههای آبخیز. این بررسی شامل رسیدگی بـه اثـر سـدها مانند لتیان و کرج بر مقدار سیلاب نیز هست.
افزون بر این مطالعه ادوار خشکسـالی و ترسـالی، آبـدهی بلندمـدت ماهانه و سالانه، تحلیل فراوانی وقـوع سـیلاب، بـرآورد مقـادیر سـیلاب بـا دورههـای بازگشـت متفـاوت در محـل ایستگاههای آبسنجی نیز باید در دستور باشد.
با توجه به رقوم آب در آبراهه اصلی، دشت سیلابگیر، تراز اراضی حاشیه رودخانه و نیز قضاوت مهندسی، پهنه سیلگیر برای دبی با دوره برگشت مورد نظر تعیین شده و نقاط و خطوط به یکدیگر متصل شدهاند. با به کارگیری روشهای گوناگون و تکمیل آنها با بازدیدهای میدانی، خطر نسبی سیل در محدوده استان مطابق شکل ۲۰ پهنهبندی شده است.
مطابق این نقشه خطر سیل در روستای برگجهان محدود به اطراف رودخانه است که در محدوده بافت مسکونی روستا به سمت پاییندست رودخانه امتداد دارد.
با درود و خسته نباشی ممنون از زحمات شما که شبانه روز کوشا هستید تا اطلاعات محلی پیرامون روستا را از لابلای دفاتر و نوشته ها بیرون کشیده و به ما می رسانید.
با تشکر فراوان
محمود
باسلام با تشکر از توضیحات خوب جنابعالی، سؤالی داشتم در خصوص زمینهای محله دشتها، بنظر شما حدود کوچه های یاس ۱۰ و ۸ و۶ و… که در شیارهای ارتفاع حدوداً ۶۰ درجه با آن بلندی قرار دارد چه چیز یا تحدید مهمی برای قطعات مسکونی آنجا، مهمترین است؟ و درصد آسیب به بناها در خصوص زلزله، سیل و… چقدر تخمین میزنید؟ باتشکر
سلام آقای دکتر
متاسفانه برگجهان در مسیر دو گسل مهم و فعال قرار دارد. البته این موضوع خاص برگجهان نیست و تقریبا بیشتر روستاهای لواسان و حتی شهر تهران در مسیر گسلهای فعال قرار دارند. به همین دلیل در پهنهبندی زلزله جزو نقاط با خطر نسبی بالا قرار دارند.
بجز اینها اغلب اراضی دشتاها با عمق خاک نسبتا زیاد و خاک زراعی و رسی همراه با سطح آب زیرزمینی بالا شرایط مناسبی برای ساختمان سازی ندارند. به همه این موارد باید ساختمانسازی بدون رعایت اصول مهندسی سازه و پیمانکاران تجربی و غیر علمی را به آن افزود.
برای زمینهای دشتاها سادهترین راه رفع مشکل خاک، خاکبرداری تا رسیدن به زمین دج (مارگ در اصطلاح روستایی) و اجرای فونداسیون نواری است. سپس اجرای سازه طراحی شده بر مبنای آیین نامه ۲۸۰۰ ایران و استفاده از مصالح و جوش یا بتن تایید شده. به عبارت دیگر اگر ضوابط آییننامهای رعایت شود انتظار میرود در زلزله تا ۷٫۵ ریشتر که اغلب زلزلههای
حاصل از گسلهای منطقه در همین حد هستند، ساختمان فرو نریزد . زمینهای دشتاها اغلب در معرض خطر سیل قرار ندارند و سیلابهای دره های موجود در دشتاها (بجز دره تادر) چندان نیست که برای ساختمانها خطرناک باشند..