مجتبی روحزنده، آذر ۱۴۰۰
میترا با گاوی بر دوش آمد،
ابراهیم با قوچی بر شانه،
و دو هزار سال بعد عیسی با دو ماهی که زینتبخش سفرهی هفتسین شد.
انسان باستان وقتی شبها فارغ از کار روزانه بر بام خانه میآسود، به حرکت ماه و ستارهها در آسمان مینگریست، تغییر جایگاه این نقطههای نورانی همیشه علامت سئوالی در ذهن او بوده است. او با کشیدن خط و خطوط مابین ستارگان نقشهایی را با آنها ساخته و با نامهای گاو، شیر، قوچ، کماندار و … نامگذاری کرد.
ترسیم این صُوَر آسمانی بهقدری دقیق بوده و هست که بشر امروز را به تردید واداشته و اعتقاد دارد که علم اجرام آسمانی را فرشتههای نزول کرده به انسان آموخته و این فرشتگان بودند که با حکم و دستور خداوند این علم را به او آموخته است. البته ژورنالیستهای عصر حاضر برای فروش بیشتر روزنامهها و مجلات خود عنوان میدارند که موجودات فضایی هزاران سال پیش به زمین آمده و این علم را به انسان آموزش دادهاند.
با مراجعه به متون دینی بر ما واضح است که آموزش این علم (نجوم) توسط وحی بر پیامبران ابلاغ و به آنها آموزش داده شده است. حضرت آدم، نوح، سلیمان، ابراهیم، سام و بعدها فرزندان این بزرگواران، همانطوریکه پیامبر عظیمالشان اسلام که میگفت: “انا مدینهالعلم و علی و بابها” و یا حضرت علی بارها در خطبههای خود اذعان داشت که بر دروازههای آسمان آگاهی دارد، همهی این موارد دلالت بر آموزش این علوم از کانال وحی میباشد.
باری رخاخترها و صور فلکی یکی از علوم زیبا و تاثیرگذار بر زندگی بشر است که بشر از اهمیت آن غافل بوده و یا توسط عدهای مغفول واقع شده است. علمی که میترا به فرزندان خود آموخت، و فرزندان میتراس (سه مغ بزرگ) به نزد حضرت مریم رفته و به او بشارت ظهور منجی را دادند. علمی که داوینچی در نقاشی شام آخر خود آنرا ترسیم کرده و این جام بعدها توسط مریم مجدلیه به اروپا رفت. علمی که امام ششم شیعیان بر آن تسلط داشت و به شاگردان خاص خود آموخت. علمی که فراماسونرها با آشنایی بر قسمتی از آن دست به ساخت فراموشخانهها زده و ادعای تسلط و فرمانروایی چهار درصدی خود بر نود و شش درصد مردم دنیا را دارند.
باری، میترا با گاو آمد، در زمانی که صور فلکی گاو در عرش طلوع و مسیح بود. دو هزار سال بعد به دلیل چرخش رخاخترها صور فلکی گاو جای خود را به قوچ داد. پس ابراهیم باید این پیام را به بشریت میداد که دوره گاو به پایان رسیده و با گوسفندی بر دوش آمد.
تصور اینکه ایرانیان هزاران سال است آخرین روز پائیز را به دلیل احتساب آن به بلندترین شب سال گرامی و جشن میگیرند توهین به شعور این نوابغ تاریخ بشریت است.
یلدا یک کلمه سریانی به معنای تولد و زایش است. ایرانیان هزاران سال شب اول زمستان را به یُمن تولد و زایش پیامبری به نام مهر یا میترا جشن میگرفتند که این اعتقاد در دل تاریخ گم شد.
اعتقاد به شب قدر در همهی ادیان الهی وجود داشته، تمام ادیان ابراهیمی اعتقاد دارند که در سال شبهایی وجود دارد که در آن شبها دریچههای انرژی جهان باز شده و امکان بهره بردن از این نور لایزال الهی برای بشر مهیا است. این شبها شب مهربانی و شب نزول رحمت الهی میباشد.
باری، ایرانیِ مهری شب یلدا را شب استجابت دعا و باز بودن دربهای رحمت الهی و انرژی عظیم کیهانی میدانست. از نظر ایرانیِ باستان آخرین شب پاییز که مصادف با ۲۱ دسامبر میباشد، متعلق به صاحب عرشِ زمان و صاحب عرشِ مکان و جایگاه بزرگترین خداوند بود. این اعتقاد بعدها در اسلام تغییر نموده و مسلمانان جایگاه و صاحب مکان را کعبه و ما شیعیان صاحب زمان را مهدی (عج) نامیدیم.
اما ایرانیِ مهرپرست صاحب مکان و صاحب زمان را منتسب به این شب دانسته و این شب را به عنوان شب قدر مورد احترام قرار داده و با همنشینی و دعا شب را تا صبح سپری مینمود و این روز و روز قبل و بعد آن را روزه میگرفت.
شب یلدا قرنها پیش جشن تولدی برای مهر (میترا) بوده و امروز هم این شب هنوز و همچنان شب مهر است و دوستی و همنشینی با خانواده و مهر و محبت به عزیزانمان.
یلدای خوبی را برایتان آرزومندم.
منابع:
- کتاب خون مقدس و جام مقدس (The Holy Blood and the Holy Grail).
- دیاکونوف، ایگور میخائیلوویچ (۱۳۸۶). تاریخ ماد. ترجمهی کریم کشاورز. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
- ابن جوزی (۱۹۹۷). کتاب الموضوعات من الأحادیث المرفوعات. Saudi Arabia Riyadh: مکتبه أضواء السلف. ص ۱۱۴٫ دریافتشده در ۱۳ سپتامبر ۲۰۲۰.
- ابن عدی الجرجانی، أبو أحمد. الکامل فی ضعفاء الرجال. بیروت -لبنان: الکتب العلمیه. ص ۳۱۱.
“Saint Mary Magdalen”. New Catholic Dictionary. 1910. Retrieved ۲۰۱۶-۰۶-
“Magi biblical figures”. Encyclopaedia Britannic